خرم آباد
خُرَّمْآباد، شهرستان و شهری در استان لرستان و مرکز آن، واقع در غرب ایران:
شهرستان خرمآباد
این شهرستان بنا بر تقسیمات کشوری در ۱۳۹۱ ش، از ۴ بخش به نامهای بیرانوند، زاغه، پاپی و مرکزی، و ۱۷ دهستان و ۴ شهر به نامهای بیرانشهر، خرمآباد، زاغه و سپیددشت به مرکزیت شهر خرمآباد تشکیل شده است. شهرستان خرمآباد از شمال به شهرستان سلسله، از شمال شرقی به شهرستان بروجرد، از شرق به شهرستانهای دورود و الیگودرز، از جنوب به شهرستان اندیمشک و از غرب و جنوب غربی به شهرستانهای کوهدشت، دوره و پلدختـر محـدود میشود («درگـاه ... »، بش ؛ «وضعیت ... »، بش ؛ «بانک ... »، بش ). بخش بیرانوند تا پیش از دیماه ۱۳۹۰ چغلوندی نام داشت؛ اما در همان تاریخ با تصویب هیئت وزیران، نام این بخش به بیرانوند و نام شهر مرکز آن از چغلوندی به بیرانشهر تغییر یافت («شش تغییر ... »، بش ).
شهرستان خرمآباد در ناحیۀ کوهستانی زاگرس قرار گرفته و مهمترین بلندیهایش اینها ست: درۀ الش (212‘ 3 متر)، سفیدکوه (060‘ 3 متر) و هشتادپهلو (012‘ 3 متر) (جعفری، کوهها ... ، 250، 321، 553). از این بلندیها رودهای چندی سرچشمه میگیرد که مهمترین آنها کاکارضا و خرمآباد است. این دو رودخانه که خود از ریزابههای کشکان به شمار میروند، آبهای منطقۀ نسبتاً وسیعی از شهرستان خرمآباد را جمعآوری میکنند و سرانجام به رودخانۀ کشکان میریزند (نک : افشین، ۱ / ۳۶۷، ۳۷۴؛ جعفری، رودها ... ، ۲۰۷، ۳۴۵). آبوهوای این شهرستان در ارتفاعات، معتدل تا معتدل مایل به سرد، و در نواحی پستتر معتدل مایل به گرم است و جزو نواحی نیمهخشک به شمار میآید (همو، دایرةالمعارف ... ، ۴۶۵).
شهرستان خرمآباد در سرشماری رسمی ۱۳۹۰ ش، 167‘ 487 تن جمعیت داشته است («درگاه»، بش ). زبان مردم خرمآباد، فارسی با گویش لری است و از لحاظ دینی شیعۀ دوازدهامامیاند. بخش عمدهای از جمعیت شهرستان خرمآباد را مردمانی از طوایف لر حسنوند، بیرانوند، کولیوند، چگینی، سگوند، پاپی و سادات تشکیل میدهند. اقتصاد شهرستان خرمآباد بیشتر بر پایۀ کشاورزی، باغداری، دامداری، صنایع دستی و تا حدودی صنایع کارخانهای استوار است (نک : فرهنگ ... ، 58 / 221).
شهر خرمآباد
این شهر که مرکز استان لرستان است، در °۴۸ و ´۲۲ طول شرقی، و °۳۳ و ´۲۸ عرض شمالی و در ارتفاع 210‘1 متری از سطح دریا در درۀ تنگ عمیقی میان کوههای شهنشاه، تاف، مخملکوه و یافته جای دارد (همان، 58 / ۲۲۲؛ ساکی، ۹۴). این شهر در ۱۳۹۰ ش دارای 216‘348 تن جمعیت بوده است («درگاه»، بش ).
پیشینۀ تاریخی
در منابع تاریخی تا پیش از سدۀ ۸ ق / 14 م، نامی از خرمآباد برده نشده است. ظاهراً نخستین بار حمدالله مستوفی در نزهة القلوب از خرمآباد یاد کرده و دربارۀ آن نوشته است: «شهر نیک بود. اکنون خراب است و خرما بسیار است» (ص 70). برخی بر این گماناند که شاید خرمآباد همان شاپورخواست باشد (نک : لسترنج، 201)، اما حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده از شاپورخواست و خرمآباد در کنار بروجرد به عنوان 3 شهر آباد ولایت لر کوچک یاد کرده و دربارۀ شاپورخواست افزوده است: «و آن در اول شهری بود و از هر جنس مردم بسیار در آنجا بودند و به غایت معمور و آراسته بود و تختگاه پادشاهان بود و اکنون قصبه است» (ص 561-562). با توجه به مسیر و فاصلۀ شاپورخواست با دیگر شهرهایی که اصطخری (ص ۱۹۷)، ابنحوقل (ص ۳۶۰) و مقدسی (ص ۴۰۱) به دست دادهاند و مقایسۀ آنها با موقعیت شهرهای کنونی، میتوان گفت که خرمآباد و شاپورخواست در فاصلهای اندک از یکدیگر قرار داشتهاند (نک : ه د، شاپورخواست).
ظاهراً در دورۀ مغولان، شاپورخواست و خرمآباد آسیب بسیار دیده بودند (نک : خواندمیر، 3 / 32-33). جوینی در سالهای میانی سدۀ ۷ ق / 13 م، در وصف شاپورخواست نوشته است که شهری بزرگ و مشهور بوده که از آن جز ویرانههایی برجای نمانده است (2 / 153-154). از آن زمان به بعد در منابع تاریخی نام خرمآباد بهتدریج جایگزین شاپورخواست شد و خرمآباد به سبب موقعیت جغرافیاییاش که بر سر راههای اصلی قرار داشت، اندکاندک مرکزیت یافت و حاکمنشین ولایت لر کوچک شد (نک : دنبالۀ مقاله). در ۷۸۸ ق / 1386 م، تیمور گورکانی برای سرکوب راهزنانی که به کاروان حجاج در ولایت لر کوچک دستبرد میزدند، بدانجا رهسپار شد و پس از غارت بروجرد و روستاهای اطراف آن، به سوی خرمآباد ــ که قلعۀ استوار آن پناهگاه یاغیان شده بود ــ تاخت و آنجا را ویران کرد (شرفالدین، 1 / 287- 288). در ۹۱۴ ق / 1508 م، شاه اسماعیل صفوی در راه بازگشت از بغداد در اطراف خرمآباد، ملکشاه رستم، حاکم ولایت لر کوچک را که به غارتگری دست گشوده بود، شکست داد و مطیع خود ساخت (نک : عالمآرای شاه اسماعیل، ۱۷5- ۱۷9؛ عالمآرای صفوی، ۱۳5-۱۳0؛ فسایی، 1 / 376).
در دورۀ صفویه خرمآباد شهری متوسط بود، اما حاکمنشین ولایت لر کوچک به شمار میرفت و مرکزیت داشت (مجدی، ۷۷۵). با افول دولت صفویان و استیلای محمود افغان و جانشین او اشرف بر قلمرو صفویان، سراسر ایران دستخوش آشوب و نابسامانی شد. در این میان دولتهای روسیۀ تزاری و عثمانی چشم طمع به اراضی ایران دوخته و به مرزهای ایران دستدرازی میکردند. اشرف (سل ۱۱37-1142 ق) در سومین سال فرمانروایی خود برای تثبیت موقعیت خویش، ضمن مصالحه با عثمانیان، سرزمینهای غربی ایران شامل خوزستان، لرستان فیلی ازجمله خرمآباد، زنجان و آذربایجان را به عثمانیان واگذار کرد (استرابادی، 27- 28)؛ اما دیری نپایید که نادرقلی (بعدها نادرشاه) که در آن زمان فرمانده نیروهای شاه طهماسب دوم بود، عثمانیان را از خاک ایران بیرون راند (همو، 242 بب ).
زینالعابدین شیروانی که در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار (سل ۱۲50-1264 ق) از خرمآباد بازدید کرده، آنجا را شهری با آب و هوای معتدل و مردمانی شیعهمذهب با حدود 000‘4 خانوار جمعیت وصف کرده، و افزوده است که شهر در میان کوهستانی با جنگلهای پردرخت و سختگذر واقع است و چهارباغ زیبای آن سروهای بسیاری دارد (ص ۲۱۴). به نوشتۀ اعتمادالسلطنه، چهارباغ خرمآباد که از آن با نام باغ سروستان علیآبادِ قلعۀ خرمآباد یاد کرده است، آسیبهای بسیاری دیده بود و سبزی و خرمی گذشته را نداشت؛ از این رو در ۱۲۷۴ ق به دستور ناصرالدین شاه دوباره آباد و درختکاری شد. همچنین در آن سالها شهر خرمآباد دچار کمآبی بوده است و به فرمان احتشامالدوله نهر آبی را که آثار آن در یک فرسخی شهر باقی بود، حفر و مرمت کردند و از کوههای اطراف، آب را به خرمآباد رساندند (2 / 1125-1126، ۱۲۹۱).
رونق شهر خرمآباد در دورۀ قاجاریه و پهلوی اول بیشتر وابسته به آمدوشد طوایف کوچرو لرستان بدانجا بود. سبک زندگی عشایری، این شهر را به صورت شهری موسمی درآورده بود که در آغاز بهار با آمدن ایل از گرمسیر به شهری پرجنب و جوش بدل میشد و بازارش رونق میگرفت؛ اما در پایان تابستان که ایل آهنگ گرمسیر میکرد، خرمآباد به دهکدهای خاموش بدل میگشت. در آن روزگاران ساکنان همیشگی خرمآباد را بیشتر کشاورزان، پیشهوران و مأموران دولتی تشکیل میدادند که بیشتر به تأمین نیازهای طوایف کوچرو میپرداختند. در کنار این ساکنان همیشگی، بسیاری از افراد طوایف کوچرو نیز برای نگهداری از بنه و بارهای سنگین خود خانهها و زمینهایی در شهر داشتند (دالوند، 36-37).
در سالهای پس از جنگ جهانی اول که قدرت حکومت مرکزی کاهش یافته، و بیشتر نواحی ایران را اغتشاش و آشوب فرا گرفته بود، لرستان دستخوش ناآرامی و غارتگریهای طوایف لر بود. در ۱۳۰۲ ش رضاخان سردارسپه (بعدها رضاشاه) نیروهایی را به فرماندهی امیرلشکر (سرلشکر) امیراحمدی به سوی خرمآباد روانـه کرد و بـه سرکـوب اشـرار و یاغیـان لـر پــرداخت (نک : امیراحمدی، ۱ / ۲۰۳ بب ). همزمان با ورود نیروهای دولت مرکزی به خرمآباد، شهرداری این شهر تأسیس شد؛ اما نخستین شهردار خرمآباد در ۱۳۰۵ ش آغاز به کار کرد و نخستین انجمن شهر نیز در ۱۳۰۶ ش متشکل از ۷ تـن تشکیل شد («تـاریخچه ... »، بش ؛ «شهرستـان ... »، بش ). در ۱۳۵۲ ش با تشکیل استان لرستان، خرمآباد مرکز این استان شد («استان ... »، بش ).
آثار تاریخی شهرستان خرمآباد
1. قلعۀ فلکالافلاک، قلعهای معروف و تاریخی که بر روی تپهای بزرگ و سنگی، در مرکز شهر خرمآباد ساخته شده است. بیشتر مورخان دورۀ اسلامی تا پیش از سدۀ 8 ق از این دژ با نام قلعۀ شاپورخواست یاد کردهاند؛ اما هنگامی که خرمآباد جایگزین شاپورخواست شد، در منابع از این دژ با نام قلعۀ خرمآباد یاد شده است. احتمالاً نام فلکالافلاک از زمان قاجاریه به این قلعه اطلاق شده است. این دژ دارای 8 برج است و محیط آن بیش از 228 متر، و بلندترین دیوار آن تا سطح تپه 5 / 22 متر ارتفاع دارد.
2. پل شاپوری، باقیماندۀ پل بزرگی است در دو کیلومتری غرب شهر خرمآباد، که بر روی رودخانهای که از درهها و کوههای شمال خرمآباد روان میشود، در مسیر قدیمی سیمره به شاپورخواست ساخته شده است. این پل 28 دهانه در جهت شرقی ـ غربی داشته که فقط 6 دهانۀ آن برجای مانده است. این پل امروزه به پل شاپوری مشهور است.
3. سنگنوشتهای از سدۀ 6 ق / 12 م، به شکل مکعب مستطیل که در مرکز شهر خرمآباد کنونی (در شمال شهر کهن شاپورخواست) برجا ست. این سنگنوشته که تاریخ 513 ق را دارد، به زمان حکومت ابوسعید برسق کبیر، امیراسفهسالار، از امرای سلطان محمود بن محمد بن ملکشاه سلجوقی بازمیگردد.
4. منارۀ خرمآباد، منارهای آجری و استوانهای که در قسمت جنوبی شهر خرمآباد کنونی برجا ست و احتمالاً متعلق به سدۀ 5 ق / 11 م است. ممکن است از این مناره بهعنوان میل راهنما برای هدایت کاروانیانی که از غرب و راههای دیگر به شاپورخواست میآمدهاند، استفاده میشده است. بلندی کنونی این مناره حدود
5 / 29 متر است که بیتردید در گذشته بیش از این بوده است (ایزدپناه، 1 / 106، 109-112، 116-117، 121؛ «نما ... »، بش ).
مآخذ
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938 م؛ «استان لرستان»، سیمای استان لرستان (مل )؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، تهران، 1368 ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870 م؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1368 ش؛ افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، 1373 ش؛ امیراحمدی، احمد، خاطرات نخستین سپهبد ایران، به کوشش غلامحسین زرگرینژاد، تهران، 1373 ش؛ ایزدپناه، حمید، آثار باستانی و تاریخی لرستان، تهران، 1363 ش؛ «بانک اطلاعات تقسیمات کشوری»، پورتال وزارت کشور (مل )؛ «تاریخچۀ شهرداری»، شهرداری خرمآباد (مل )؛ جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379 ش؛ همو، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376 ش؛ همو، کوهها و کوهنامۀ ایران، تهران، 1368 ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1334 ق / 1916 م؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362 ش؛ همو، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331 ق / 1913 م؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1333 ش؛ دالوند، حمیدرضا، مقدمه بر سفرنامۀ لرستان و خوزستان حسنعلی خان افشار، تهران، 1382 ش؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (مل )؛ زینالعابدین شیروانی، حدائق السیاحة، تهران، 1348 ش؛ ساکی، علیمحمد، جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان، خرمآباد، 1343 ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1336 ش؛ «شش تغییر در نقشۀ تقسیمات کشوری استانهای لرستان و سیستان و بلوچستان»، پایگاه اطلاعرسانی دولت (مل )؛ «شهرستان خرمآباد در یک نگاه»، فرمانداری خرمآباد (مل )؛ عالمآرای شاه اسماعیل، به کوشش اصغر صاحبمنتظر، تهران، 1349 ش؛ عالمآرای صفوی، به کوشش یدالله شکری، تهران، 1363 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (خرمآباد)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1373 ش؛ فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367 ش؛ مجدی، محمد، زینت المجالس، قم، 1342 ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ «نما و مختصری از جاذبههای تاریخی و طبیعی خرمآباد»، شهرداری خرمآباد (مل )؛ «وضعیت طبیعی»، فرمانداری خرمآباد (مل )؛ نیز: